وقتهایی هست توی زندگی که دلت میخواد یکی محکم تت بده و بگه بیدار شو. چشماتو باز کنی و ببینی همه چی خواب بوده. هیچ کدوم از سختیا، غصهها، دردها واقعی نبودن و همه چی تموم شده.
وقتایی هست توی زندگی که احساس میکنم لایق خیلی از چیزایی که دارم نیستم که واسه من دارن حروم میشن، مثل علمی که بهم غرور داده یا احساس پاک عزیزایی که بلد نیستم چطور قدرشو بدونم.
یه وقتایی دوس دارم توی زندگی هیچی نفهمم. شبیه مریض دیپ کمای آی سی یو که زیر ونتیلاتوره.
برام دعا کنین خواهش میکنم.
درباره این سایت